هاوکینگ بالاخره اذعان کرد: خدا خالق هستی است/ تصحیح اشتباه قبلی و تایید نظر قرآن
هاوکینگ دانشمندان علوم را حاملان پرچم کشف معارف انسانی می داند. به عبارت دیگر او میگوید که این دانشمندان علوم هستند که توان پاسخگویی به سؤالات انسان را دارند.
علم گرایی محض هاوکینگ را می توان در اظهارات او در مورد پیدایش جهان مشاهده کرد. او در کتاب خود ادعا کرده بود که خداوند جهان را نیافریده و "انفجار بزرگ" پیامد اجتناب ناپذیری از قوانین فیزیک بوده است. به ادعای او قوانین فیزیک به این معنی است که در واقع لازم نیست معتقد باشیم خدا در انفجار بزرگ دست داشته است!
هاوکینگ در این اثر نوشته بود، "چون قانونی مثل جاذبه وجود دارد، جهان تاکنون توانسته و خواهد توانست که خود به خود، از هیچ به وجود آید. ایجاد خودبهخودی، دلیل وجود چیزها است."
این در حالی است که هاوکینگ در گفتگو با کانال D ترکیه در پاسخ به پرسشی در خصوص وجود خداوند بر خلاف ادعای قبلی خود که خدا را رد کرده بود تصریح کرد: "حقیقت این است که تشکیل کائنات بر پایه علوم شکل گرفته، ولی در هیچ صورتی نمیتوان گفت کسانی که قوانین علمی را تدوین می کنند یا ابداع میکنند از طرف خداوند خلق نشدهاند و مخلوق خدا نیستند."
بر اساس تحلیلی که این کانال آورده برخی کارشناسان معتقدند صحبتهای اخیر هاوکینگ به این معناست که نظریهای که پیش از این در مورد خلقت داده اشتباه است و دیدگاه اخیر وی با آن چیزی که قرآن در حدود 1400 سال پیش در خصوص خلقت با ارائه موارد علمی ارائه داده، منطبق است.
ترجمة المیزان ج : 19ص :220 و در الدر المنثور است که ابن ابی الدنیا در کتاب صفة الجنة ، و بزار ، ابن مردویه ، و بیهقی در کتاب البعث ، از عبد الله بن مسعود روایت کردهاند که گفت : رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من فرمود : همین که در بهشت نگاهت به مرغی بیفتد و هوس بریان شده آن را بکنی ، همان مرغ در حالی که بریان شده پیش رویت میافتد . مؤلف : در این معنا روایات بسیاری رسیده و در بعضی از آنها آمده که مؤمن هوس هر چیز را بکند برایش حاضر میشود ، و او از آن چیز میخورد ، و بقیهاش به همان حالت اول بر میگردد ، مثلا اگر مرغ باشد به سوی محل خود پرواز میکند ، و تازه در بین مرغان افتخار هم میکند. و در تفسیر قمی در ذیل آیه شریفه لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما امام فرموده : لغو و تاثیم عبارت است از فحش و دروغ و غنا . مؤلف : شاید مراد از غنا ، لهو باشد ، و ممکن هم هست کلمه غنا تصحیف شده خناء باشد ، یعنی ناقل حدیث آن را درست ننوشته باشد و خناء به معنای ناسزاگویی و فحش است . و نیز در همان کتاب در ذیل آیه و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین نقل میکند که امام فرمود : اصحاب یمین عبارتند از علی بن ابی طالب و شیعیان او . مؤلف : این روایت نظر دارد به روایاتی که در تفسیر آیه یوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتی کتابه بیمینه وارد شده ، که در آن روایات کلمه یمین به امام حق معنا شده . و معنای روایت قمی این میشود که : یمین ، علی (علیهالسلام) است ، و اصحاب یمین اصحاب آن جناب و شیعیان او هستند . و به هر حال روایت از باب نشان دادن مصداق بارز آیه است ، نه اینکه بخواهد بفرماید آیه شریفه در خصوص علی (علیهالسلام) و شیعیانش نازل شده . باز در آن کتاب در ذیل آیه فی سدر مخضود آمده که این سدر درختی است که نه برگ دارد و نه خار ، و وقتی امام صادق (علیهالسلام) آیه و طلح منضود را تلاوت کرد ، در معنایش فرمود یعنی رویهم چیده شده . ترجمة المیزان ج : 19ص :221 و در الدر المنثور است که حاکم ( وی حدیث را صحیح دانسته ) ، و بیهقی در کتاب البعث ، از ابی امامه روایت کردهاند که گفت : اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همواره میگفتند خدای تعالی همیشه ما را به وسیله دهاتیها سود میرساند ، دهاتیها به شهر میآیند و از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسائلی میپرسند و ما استفاده میکنیم ، همچنان که روزی یک اعرابی نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شد و عرضه داشت : یا رسول الله قرآن کریم نام درختی موذی را برده ، و ما انتظار نداشتیم که در بهشت درختی موذی وجود داشته باشد ، و صاحبش را اذیت کند . حضرت پرسید : کدام درخت است ؟ اعرابی گفت : درخت سدر ، که دارای خار است . رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود : مگر قرآن نفرموده : فی سدر مخضود ؟ خودش فرموده که خدا آن را خضد میکند ، یعنی خارش را از آن میگیرد ، و به جای دانه دانههای خارش میوه به آن میدهد ، آری سدر بهشتی میوهای میآورد وقتی آن را میشکافند هفتاد و دو رقم طعام داخل آن است ، طعامهایی که هیچ یک به رنگ دیگری نیست . و در مجمع البیان میگوید : عامه از علی (علیهالسلام) روایت کردهاند که شخصی نزد آن جناب این آیه را خواند و طلح منضود حضرت فرمود : طلح نیست بلکه آیه شریفه طلع منضود است ، همچنان که در جای دیگر فرموده : و نخل طلعها هضیم ، شخصی عرضه داشت : چرا پس قرآن را تغییر نمیدهید ، تا همه بخوانند و طلع ؟ فرمود : قرآن امروز به هم خورده نمیشود ، این روایت را فرزند آن جناب حسن بن علی (علیهماالسلام) و قیس بن سعد نیز از آن جناب نقل کردهاند . و در الدر المنثور است که : عبد الرزاق ، فاریابی ، هناد ، عبد بن حمید ، و ابن مردویه ، از علی بن ابی طالب روایت کردهاند که در ذیل آیه و طلح منضود فرمود : منظور موز است . و در مجمع البیان گفته : در خبر آمده که در بهشت درختی است که یک نفر سواره اگر بخواهد سایه آن را طی کند ، و صد سال راه برود باز هم آن را طی نخواهد کرد ، و شما اگر خواستید بخوانید و ظل ممدود . و نیز در خبر آمده که هوای بهشت همواره مانند هوای صبحگاهان تابستان نه سرد است و نه گرم . ترجمة المیزان ج : 19ص :222 مؤلف : روایت اولی در الدر المنثور از ابی سعید و انس و غیر آن دو از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده . و در روضه کافی به سندی که به علی بن ابراهیم دارد ، از او ، از ابن محبوب ، از محمد بن اسحاق مدنی ، از امام ابی جعفر (علیهالسلام) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت کرده که در ضمن حدیثی که در آن وصف بهشت و اهل بهشت را توصیف کرده ، فرموده : اهل بهشت به زیارت یکدیگر میروند ، و در بهشت همگی در زیر سایههای کشیده شدهای که هوایش و روشنیش مانند هوا و روشنی ما بین طلوع فجر و طلوع خورشید ، و بلکه پاکیزهتر از آن است متنعم میشوند . و در تفسیر قمی در ذیل آیه انا انشاناهن انشاء فرموده : منظور حور العین در بهشت است ، فجعلناهن ابکارا عربا فرمود : یعنی جز به زبان عربی سخن نمیگویند . و در الدر المنثور است که : ابن ابی حاتم ، از جعفر بن محمد ، از پدرش روایت کرده که فرمود : رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در معنای کلمه عربا فرمود : کلام حوریان بهشت عربی است . مؤلف : و در روایاتی دیگر آمده که کلمه عرب جمع عروب است ، که به معنای زن با ناز و کرشمه است . |
به نام خدا
اعجاز قرآن از نظر ریاضی بسیار زیاد است اینجا ادامه این اعجاز آورده شده است
جمله ”بسم الله الرحمن الرحیم“ 19 حرف است، و در آیه 74:30 سوره مدثر آمده است که نگهبانان جهنم 19 فرشته هستند
و هر کس که بگوید قرآن سخن انسان است خداوند او را وارد جهنمی میکند که 19 فرشته نگهبان آن هستند.
ما میدانیم که عدد 19 عدد اول ( prime number ) است. عدد اول عددی است که فقط بر خودش و بر یک قابل تقسیم باشد.
افراد مختلفی در گذشته و حال سعی کرده اند که به رمزهای معجزات ریاضی قرآن پی ببرند.
در گذشته، یکی از این افراد پیگیری های زیادی در این مورد انجام داد و به موفقیت های زیادی "در این مورد" رسید.
در سالهای اخیرآقای کورش جم نشان که در زمان حاضر در تهران زندگی میکند با یک ماشین حساب کوچک به نتیجهای رسید
که شما میتوانید آن را امتحان کنید. او شماره هر سوره را با تعداد آیات آن بصورت زیر جمع کرد:
| جمع |
| تعداد آیه |
| شماره سوره |
زوج | 8 | = | 7 | + | 1 |
زوج | 288 | = | 286 | + | 2 |
فرد | 203 | = | 200 | + | 3 |
زوج | 180 | = | 176 | + | 4 |
فرد | 125 | = | 120 | + | 5 |
... | ... |
| ... |
| ... |
... | ... |
| ... |
| ... |
زوج | 118 | = | 5 | + | 113 |
زوج | 120 | = | 6 | + | 114
|
جمع زوج ها | جمع فردها |
| جمع آیه ها |
| جمع سوره ها |
6236 | 6555 |
| 6236 |
| 6555 |
قابل توجه است که تعداد زوجها 57 عدد و فردها نیز به همان تعداد یعنی 57 عدد میباشد که این خود به تنهائی یک معجزه است.
اما معجزه دیگر اینست که اگر حاصل جمعهای زوج را با هم جمع کنیم 6236 بدست می آید که مساوی است با تعداد کل آیههای قرآن.
و معجزه دیگر اینکه اگر حاصل جمعهای فرد را با هم جمع کنیم 6555 بدست میاید که مساوی است با جمع کل شماره سورههای قرآن.
و معجزه دیگر اینکه اگر رقمهای 6555 را با رقمهای 6236 جمع کنیم، عدد 38 بدست میآید که خود ضریب 19 دارد:
2 X 19 = 38 = (6+2+3+6) + (5+5+5+6)
همانطور که تعداد سورههای قرآن ضریب 19 دارد: 6 X 19 = 114
لطفا توجه کنید که اگر تعداد آیههای قرآن را کم یا زیاد کنیم یا فقط جای سورهها را با هم عوض کنیم
دیگر چنین روابطی وجود نخواهد داشت،
و این نشان دهنده اینست که تعداد آیات قرآن همین اندازه و ترتیب سورهها نیز به همین ترتیب بوده و در نتیجه قرآن نمیتواند کار دست انسان باشد.
به نام خالق این جهان هستی
یکی از مباحثی که از زمان خلقت انسان بوده و الانم است و در آینده هم خواهد بود بحثی بوده در پیرامون دین و مذهب که همیشه برای بشر سوال بوده که چه چیزی درست بوده حتی افرادی هم این سوال را به زبان نمی آورند اما در اعماق وجود خود چنین سوالی را داشتن گرچه یک عده به جواب این سوال بی اعتنا بودن و مطابق جهت باد پیش رفتن اما یک عده دنبال سوالشان بودند
این رفتار بشر و این سوالی که بشر همیشه می پرسد جز فطرت آدمی است و این فطرت را خداوند آفریده پس مطمئنن برایش جواب هم آفریده و بنابراین خداوند بزرگ پیامبران را برای پاسخ و راهنمایی بشر آفرید هر دورانی پیامبری با معجزه متفاوت آفرید و معجزه آخرین فرستاده اش قرآن است اما سوال بعدی که پیش آمد آیا این معجزه واقعی است یعنی از جانب خدا است و چی میشه یک عده با خواندن قرآن مسلمان میشوند چه چیز قرآن را درک می کنند که به معجزه بودن قرآن می رسن جواب این سوال این است قرآن برای تمام اقشار جامعه قابل درک است اما هرکس در زمینه ای که فعالیت می کنند اعجاز بودن قرآن را درک می کنند قرآن کتاب پر محتوایی است که برای تمام اقشار جامعه با توجه به سطح فکر سواد و شغل قابل درک است
اما به نظرم اولین معجزهای از قرآن که برای همه ی اقشار جامعه یا اکثر اقشار جامعه قابل درک است این است که خداوند در قرآن می فرماید:
] بگو اگر آدمیان و پریان گرد هم آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، همانندش را نمیآورند؛ هرچند برخی پشتیبان برخی (دیگر) باشندآیه 88 سوره اسرا [.
یک عده در آن زمان می گفتند این کتاب از طرف خدا نیست بلکه سخنان بشر است خداوند آنها را دعوت می کنند که چنین کتابی بنویسند .اگر یکبار یک بشر توانسته چنین کتابی بنویسه پس بقیه هم می توانند اما با گذشت 1400 سال از این آیه و پیشرفت بشر در تمام علوم به خصوص در علوم انسانی مثل روانشناسی، تربیتی، فلسفه، ادبیات و زبان عرب نتوانستند چنین کتابی با این محتوای غنی که هم بین آیاتش هماهنگی باشد هم بلاغت زیبا داشته باشد هم قواعد کامل داشته باشد و هم با عقل بشری قابل پذیرفتن باشد بیاورند یعنی این همه دانشمند نتوانستند حتی سوره ای بیاورند که مانند قرآنی باشد که یک فرد بی سواد آورده است
بشری که به کهکشان ها دست یافت به آسمان ها دست یافت خیلی از بیماری ها را می تواند درمان کند حتی قلب مصنوعی می سازد چگونه می شود نمی تواند کتابی همانند قرآن بیاورد
جوابش معلوم است کلام قرآن کلام خداست و بشر انقدر علم دارد که خداوند بهش آموخته پس علمش به اندازه خدا بالا نمی رود که بتواند کتابی همانند قرآن بیاورد
( جایگاه و ارزش نماز از زبان دانشمندان مشهور جهان )
1. « ویلیام جیمز » روان شناس بزرگ امریکایی می گوید ؛
دعا و نماز و به عبارت دیگر، اتصال با روح عالم خلقت و جان جانان، کاری اثر بخش و دارای نتیجه است. ثمره آن عبارت است از ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به طور محسوس دارای آثار مادی و معنوی است.
2. دکتر « وین دایر» ؛
من در حال نماز به شیوه ای باور نکردنی از نور الهی برخوردار می شوم و احساس میکنم همه وجود من روح است، هر چند هنوز از داشتن جسم، آگاه هستم و هنگامیکه از این احساس روحانی و سیر و سیاحت در عالم روح به جسم خود باز میگردم، احساس قدرت میکنم، گویی جسم من آکنده از مقدار زیادی انرژی شده است.
3. « کارل یونگ » روان شناس بزرگ معاصر ؛
واقعه نماز و دعای جمعی، بهره گیری از حیات فائق و متعالی است که برتر از همه مرزها و حدود زمانی و مکانی است و لحظه ای جاوید و ابدی در زمان است.
4. « روژه گارودی » فیلسوف و دانشمند مشهور فرانسوی ؛
در نماز، انسان به خود باز میگردد و همه هستی را در وجود خود احساس میکند و چنین است که انسان با ایمان به ستایش وادار میشود.
5. دکتر « فرانک لاباخ » دانشمند مشهور اروپایی از قول دانشمند دیگر چنین میگوید ؛
« ای خداوند! ساعت کوتاهی که در حضور تو صرف میشود چه تغییر عظیمی به وجود می آورد چه بارهای سنگینی بر اثر آن از سینه ها برداشته میشود و چه زمین های خشکی که بر اثر رگبارهای دعا شاداب میگردد... .»
6. « مهاتما گاندی » رهبر بزرگ هند چه زیبا میگوید ؛
دعا و نماز، زندگی مرا نجات داده است، من بدون آن،مدت ها پیش دیوانه شده بودم.
من در تجارب زندگی عمومی و خصوصی خود تلخ کامی های بسیار سختی داشته ام که مرا دستخوش ناامیدی میساخت، اگر توانستم بر این ناامیدی ها چیره شوم به خاطر دعا و نمازهایم بوده است. دعا و نماز را مانند حقیقت بخشی از زندگی خود به شمار نمی آورم بلکه تنها به خاطر نیاز و احتیاج شدید روحی آن را به کار می بسته ام، زیرا اغلب خود را در حال و وضعی میافتم که احتمالا بدون دعا و نماز نمیتوانستم شادمان باشم.
هرچه زمان میگذشت اعتقاد من به خدا افزایش می یافت و نیاز من به دعا و نماز بیشتر میشد و صورتی مقاومت ناپذیر به خود میگرفت. بدون آن، زندگی سرد و تهی بود به همان اندازه که غذا برای بدن لازم است، دعا و نماز برای روح ضرورت دارد در واقع آنقدر که دعا و نماز برای روح لازم است، غذا برای بدن ضرورت ندارد زیرا اغلب لازم است به خاطر سلامت بیشتر به خودمان گرسنگی بدهیم و از غذا خوردن، خودداری کنیم، اما در مورد دعا و نماز، چنین اجتنابی نمیتوان وجود داشته باشد...
گاندی در جای دیگر میگوید ؛
« من کوچکترین شکی ندارم که نماز و دعا، وسیله ی غیر قابل انکاری برای پاک کردن قلب از امیال نفسانی است ولی باید با منتهای تواضع آمیخته گردد. »
7. دکتر « الکسیس کارل » فیزیولوژیست معروف فرانسوی میگوید ؛
« حالت دعا و مناجات، اثراتی در اعضای بدن ما به نمایش میگذارد که در نوع خود، بی سابقه است، این اثر در روزهای اول آن قدر ها جالب توجه نیست اما کم کم وقتی عادی شد، هیچ لذتی نمی تواند با آن برابری کند. »
و در جای دیگر میگوید ؛
نیایش، پرواز روح است به سوی خدا یا حالت پرستش عاشقانه ایست نسبت به آن مبدایی که معجزه حیات از او سر زده است و بالاخره نیایش، نمودار کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی، آفریدگار هستی، عقل کل، قدرت نامحدود و خیر مطلق.... .
منابع و مآخذ :
- ویلیام جیمز، دین و روان - ترجمه مهدی قانی، ص 177
- وین دایر، درمان با عرفان – ترجمه جمال هاشمی، ص 308
- جهان نگری کارل یونگ – ترجمه جلال ستاری، ص 218
- علی اصغر عزیزی تهرانی، حضور قلب در نماز،
- انتشارات بوستان چاپ پنجم 1382، ص 121
- همان
- همه مردم با هم برابرند، مهاتما گاندی – ترجمه محمود تفضلی، ص 106 و 107
- رؤیایی با حقیقت، مهاتما گاندی – ترجمه لیلی شاپوریان، ص 79
- الکسیس کارل، نیایش – ترجمه علی شریعتی، ص 41
امروزه بسیاری از ما ساعات کاری خود را مقابل صفحه مانیتور سپری می کنیم و وقتی به خانه می رسیم هم خستگی تن خود را جلوی صفحه تلوزیون (یا مجددا مانیتور کامپیوتر) به در می کنیم، اما با خستگی چشمهایمان چه کنیم؟
محبوبه عمیدی: اگر از علاقمندان به سفر در زمان باشید، حتما سری «بازگشت به آینده»، دکتر امت براون و خودروی دلورین او را که یک ماشین زمان تمامعیار بود، به خاطر میآورید. آزمون تازه محققان دانشگاه مریلند که با شبیهسازی مهبانگ در فضایی بندانگشتی اجرا شده، نشان میدهد رؤیایی سفر در زمان در دنیای ما محقق نخواهد شد و باید به تماشای ماشینهای زمان در آثار علمیتخیلی اکتفا کنیم.
به گزارش نشنالجئوگرافی، ایگور اسمالیانینو و یو- جو هانگ از دانشگاه مریلند، با استفاده از خواص متامتریال، دستگاهی ابداع کردهاند که نشان میدهد «پیکان زمان» تنها در یک جهت حرکت خواهد کرد و قادر نیست با بازگشت مجدد روی مسیر پیشین، اثر بروز وقایع و رخدادها را از میان ببرد.
متامتریال برای ایجاد فضای سهبعدی
دستگاه شبیهسازی که توسط محققان دانشگاه مریلند ساخته شده، با 20 میلیمتر طول از قرار گرفتن رشتههای طلا و پلاستیک به تناوب در کنار یکدیگر ایجاد شده و ساختاری دارد که میتواند جهت پرتوهای نور را منحرف کند.
ماده به کار گرفتهشده در این دستگاه نوعی متامتریال است که در سالهای اخیر انواع دیگر آن برای تولید شنل نامرئی یا ابرعدسیها که میتوان به وسیله آنها طولموجهای کوتاهتر از طولموج مرئی را تماشا کرد، استفاده شدهاند.
متخصصان اخترفیزیک نیز با استفاده از خواص این ماده به ایجاد سیاهچاله مصنوعی و شبیهسازی جهانهای موازی دست زدهاند.
شیوه استفاده محققان دانشگاه مریلند از این ماده نیز جالبتوجه است. به دلیل خاصیت منحصربهفرد متامتریال در انحراف نور، معادلاتی که عبور ذره در زمان را نشان میدهند، مشابه معادلاتی خواهند بود که حرکت فوتونها و دیگر ذرات کوانتومی مانند پلاسمونها -ذراتی که از ارتعاش الکترونهای آزاد در محیط پلاسما شکل میگیرند- را توضیح میدهند.
اسمالیانینو میگوید: «در این نوع مواد، حرکت پلاسمونها بسیارشبیه به حرکت ذرات در فضای مینکووسکی (چهاربعدی) خواهد بود. در نتیجه این ابزار مدل کوچکی از جهان 4بعدی را ایجاد خواهد کرد که حرکت افقی در سطح متامتریال معرف حرکت سه بعد فضایی و حرکت عمودی مشابه حرکت بعد چهارم یعنی زمان خواهد بود».
جهان بینظمتر از آن است که به زمان فرصت بازگشت بدهد
اسمالیانینو و هانگ، برای آزمون نهایی و شبیهسازی مهبانگ در متامتریال از پرتو لیزر سبز استفاده کردند. این پرتو با تحریک اتمهای طلا باعث تولید پلاسمونها شد و پلاسمونها مانند آنچه در مهبانگ پیشبینی میشود، تنها از یک نقطه به اطراف منتشر شدند اما هر چه بیشتر از یکدیگر فاصله میگرفتند، بینظمی در آنها واضحتر میشد.
مطابق قانون دوم ترمودینامیک، آنتروپی (بینظمی) در سیستمهای بسته با گذشت زمان افزایش مییابد و این دقیقا اتفاقی است که در این سیستم نیز رخ داده است.
اگر سفر در زمان در دنیای ما ممکن باشد، باید در این مدل پلاسمونها بتوانند عینا مسیری را که پیش از این طی کردهاند، دوباره طی کنند. آنتروپی سیستم، عبور از مسیر پیشین را غیرممکن خواهد کرد و میدانیم که این آنتروپی با گذشت زمان باز هم در حال افزایش است.
نتیجه اینکه اگر این آزمایش بینقص باشد، باید رؤیای سفر در گذشته و آینده را برای همیشه فراموش کنیم. اما این آزمایش مخالفانی هم دارد که استفاده از متاتریال و خواص آنرا چندان صحیح نمیدانند، به شبیهسازیهای رایانهای و نتایج حاصل از آن اعتماد بیشتری دارند یا از نظر آنها این آزمون بسیار پیشپاافتاده طراحی شده است.
آندریاس آلبریخت، کیهانشناس دانشگاه کالیفرنیا که یکی از این مخالفان است، ایده جالبی دارد، او میگوید: «سفر در زمان تنها به نقطهای بستگی دارد که دارید روی آن زندگی میکنید. شاید این سفر در جهان ما غیرممکن باشد اما میتوانید جهان دیگری را تصور کنید که آنتروپی آن مرتب در حال افزایش و کاهش است. در این جهان فنجانهای شکسته به حالت اولشان برخواهند گشت، پیرها جوان میشوند و همه چیز باز هم طبیعی است. فکر نمیکنید بهتر باشد ما هم کمی ذهنیتمان در مورد گذشته، حال و آینده را تغییر بدهیم».